اشعار علی صباغی

(محزون)

اشعار علی صباغی

یا اباعبدالله...

سرد و بی جان شده ام باز تمنا دارم
که به این فصلِ خزانِ دلِ من جان بدهی

علی صباغی
محزون

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۲۶ مطلب با موضوع «اشعار» ثبت شده است

سلام علیکم



#غزل

#قسمتم_کن_حرم



تا کی زِ رهِ دور سلامت برسانم

امسال حرم قستِ من کن نگرانم


یک سال شدم منتظرِ روزِ وصال و

از دوریِتان گشته عیان فصل خزانم


رفتند رفیقان همگی سمت حریمت

زشت است که امسال هم آقا نتوانم


من رو سیَه ام چشم به الطافِ تو دارم

رحمی به دلم کن همه آرامشِ جانم


چشمم همه دم جز حرمت هیچ نبیند

غیر از تو و اسم تو نگفتست زبانم


از بس که توسل به تو ای عشق نمودم

با ذکرِ تو مأنوس شده لفظ و بیانم


من را به گداییِ حرم مفتخرم کن

هر جور شده از دَرَت آقا نرهانم


امسال نیایم به خدا تاب ندارم

گردیده عیان غصه ی پیدا و نهانم


من کفترِ جلدِت همه دم  بوده و هستم

سخت است که دور از حرمت زنده بمانم


محزون شده ام از غمِ هجران تو آقا

تا کِی زِ رهِ دور سلامت برسانم


#علی_صباغی

١٣٩٥/٠٨/٠٢

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۲۱:۳۵
خادم الحسین

❤️تقدیم به شهید مدافع حرم علی اکبر عربی❤️

💐علی جان شهادتت مبارک...💐

.............................................................................

.........................................................

.....................................

..................

......

علی جان در جوارِ حضرت زهرا رسیدی یادِ ما هم باش

به دیدارِ جمالِ حضرتِ سقا رسیدی یادِ ما هم باش


به فردوسِ برین رفتی،لبِ آن چشمه ی کوثر

به پابوس حسین آقایِ این دنیا رسیدی یادِ ما هم باش


علی جان ای مدافع ای مثالِ قدرتِ مولا علی حیدر

به دیدارِ وقارِ زینبِ کبری رسیدی یادِ ما هم باش


تو که بگذشته ای در راهِ دین از طفلِ شش ماهه

چو در عرش و بهشتِ اصغرِ بابا رسیدی یادِ ما هم باش


                    ***********

اگر چه رفته ای از بینمان اما دمادم یادِ تو هستیم

میانِ روضه ی زینب میانِ نوحه و دم یادِ تو هستیم


تو که از آن سه ساله دخترت دل کندی و رفتی علی جانم

زمانِ روضه ی تلخِ رقیه ما پُر از غم یادِ تو هستیم


تو در راهِ دفاع از حرمتِ دردانه ی زهرا سپردی جان

و ما در روضه ها در فاطمیه در محرم یادِ تو هستیم


دهد پاداشِ این ایثار را بر تو خودِ مولایمان حیدر

تو در عرشِ برین آرام آسودی و ما هم یادِ تو هستیم



#علی_صباغی

#محزون

#شهید_علی_اکبر_عربی

********************************

کانال انتشار اشعار علی صباغی

mahzoonn@



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۴ ، ۰۲:۲۰
خادم الحسین

5و1انگار در معنا غلط افتاده جا

هر کسی کرده قبولش هست خیلی بی نوا



قدرت و آرامش هرگز نیست دست اشقیا

صد امان از غفلت دنیای پست و بی وفا



5یعنی که محمد،حیدر و زهرای او

با حسن جان و حسین ابن علی مرتضی



1که یعنی آن غریبی که ز دنیا غایب است

مهدی صاحب زمان مولای با جود و باسخا


یا زهرا

علی صباغی(محزون)


کانال نشر اشعار علی صباغی در تلگرام
بیت الاحزان

mahzoonn@

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۰۰
مهدی نوری

بعد پرواز شهیدان رهبرم درگیر تنهایی شده

در عوض دشمن به خون این شهیدان غرق رسوایی شده



دائما این کشور ما هست درگیر گزند دشمنان

کارمان از ظلم و جور این زمانه باز شیدایی شده



حمله ور گشتند بر آل محمد هتک حرمت کرده اند

را(راه)گرفته خون شیعه زین ستم بنگر چه دریایی شده



ساعت و هر روز و شب هجر شهیدان برده از جان ها توان

سالگرد رفتن سردارمان محمود بیضایی شده


یا زهرا

علی صباغی(محزون)


کانال نشر اشعار علی صباغی در تلگرام
بیت الاحزان

mahzoonn@

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۴ ، ۱۴:۱۹
مهدی نوری

آقایِ جهان حضرتِ عسگری به دنیا
آمد که شد عالم همگی غرقِ تماشا

شد موسم جشن و شادی و عشق چرا که
بابایِ امام آمده از عالمِ بالا


علی صباغی

محزون




میلاد باسعادت امام یازدهم حضرت امام حسن عسکری(ع)بر همگان مبارک باد.


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۴ ، ۱۴:۱۴
مهدی نوری

دل زار بیچاره بی خانه

ز دوری یارش چه دیوانه شد



دل من که باغی پر آوازه بود

ز هجر نگار،همچو ویرانه شد



دل و یار و عشق اهورایی اش

به چشمی که بر هم زد،افسانه شد



همه عشق و شادی و امید من

می و مستی و کنج میخانه شد


یا زهرا

علی صباغی(محزون)


کانال نشر اشعار علی صباغی در تلگرام
بیت الاحزان

mahzoonn@

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۴ ، ۱۵:۱۱
مهدی نوری

باش با من تا که با هم عشق را معنا کنیم

غصه ها را بیخیال اندیشه ی فردا کنیم



عشق پوچ و صورت زیبای ظاهر هیچ نیست

در کلام و در دل و در قلب هم مأوا کنیم



در کنار من که باشی میتوانیم عاقبت

ترک سختی ترک غصه کوچ از غم ها کنیم



یار من گر باشی و دلدار قلب خسته ام

میشود با هم دوتایی با زمانه تا کنیم



مثل شیرین،مثل فرهاد،عاشقی تا پای جان

قصه ی لیلی و مجنون را بیا احیا کنیم



با محبا با وفا از هر بدی دوری کنان

واژه ی مهر و وفا بر قلب هم انشا کنیم



ما قرار بودن در پیش هم بگذاشتیم

پس بیا این وعده را با خونمان امضا کنیم



بی وفایی قلب محزون را نموده سرنگون

باش با من تا وفا را ما به هم اهدا کنیم


یا زهرا

علی صباغی(محزون)


کانال نشر اشعار علی صباغی در تلگرام
بیت الاحزان

mahzoonn@

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۴ ، ۱۶:۴۳
مهدی نوری

نازم  صفای بنده بی ادعا را

نازم مسیر عارفان باصفا را



جانم فدای بنده های پاک باشد

بوسم کف پای کس بی ادعا را



گویند دربار خدا لطف است و امید

ما که نفهمیدیم هیچ این ماجرا را



راه رسیدن بر خدا روشن شد اما

من یک به یک طی کردم این بی راهه ها را



رویم سیاه است و خدا از من گرفته

حال خوش و احوال زیبای دعا را



هر روز را طی می کنم اما چه سودی؟

پر دردم و پیدا نکردم من دوا را



هر کس که شد نزدیک بر الله گویید

یک لحظه هم او بیاید حال ما را



عصیان شده مانع ز شعر نابم اکنون

برده ز شعر من تمام محتوا را



تا اندکی در کار خود فکری نمایم

هر روز من کردم مروری این نوا را:



محزون کمی اندیشه در کار خودت کن

کمتر قضاوت کن فقط خلق خدا را


یا زهرا

علی صباغی(محزون)


کانال نشر اشعار علی صباغی در تلگرام
بیت الاحزان

mahzoonn@

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۴ ، ۱۶:۱۹
مهدی نوری


 

شده غوغا به پا و همهمه گویی که محشر است

زیرا ولادتِ فرزندِ موسی بن جعفر است

 

گلبانگِ شادی و شور و شعف به پاست

از عطر حضرتِ معصومه جهان معطر است

 

گویی که مکتب قرآن و اهلِ بیت آمد

او باغِ علوم و مریمِ آلِ پیمبر است

 

هر کس دیده حریمش را گرفته بوی رضا

این قم به لطفِ وجودش خراسانِ دیگر است

 

تمامِ علم و فقاهت در این حریم و سراست

گویند که او خاکِ حریمش علامه پرور است

 

آری شود آرامش دلم همین بانو

وقتی که دلم گرفته و از دردها مکدر است

 

هر شب به کنار مرقدِ پاکش یک مدینه دل

در جست و جویِ قبرِ مخفیِ زهرایِ اطهر است

.................................

علی صباغی

یکشنبه

25/05/1394

13:30



۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۰
خادم الحسین

یا صاحب الزمان(عج)


"نشسته غم به هوایم ز هجرِ تو آقا

امید بسته ام اکنون به خیرِ تو آقا


اگر چه از بدیِ من دلت پر از درد است

کسی نمانده برایم به غیرِ تو آقا"



علی صباغی

1394/05/23


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۵۸
خادم الحسین

بار الها...


من گنهکار شدم از طمع رحمت تو

زار و بیمار شدم از سبب رفعتِ تو

دستِ من گیر که عمریست فتادم بر خاک

منِ ناچیز کجایم وَ کجا قدرتِ تو


خادم الحسین

۱۳۹۴/۰۵/۰۷

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۴۱
خادم الحسین
رسیده جمعه ای از جمعه های بی قراری
شده پایان هفته،هفت روز بی نگاری

دوباره جمعه شد اقایمان از ره نیامد
شدم خسته ندارم رقبت انجامِ کاری


رسیده نوبت تسویه ام حاضر شدم با
خطا و جرم و کوهی از گناه و شرمساری

من و پرونده ی سنگین من در محضر یار
شدم من از خجالت همچنان ابر بهاری


تمام دلخوشی و عشق من دیدار یار است
شدم آواره با دریایی از امّیدواری

اگر بینم جمالِ یار خود آرام گیرم
روم آسوده و سازم برای خود مزاری

...................................
خادم الحسین
16:10
1393/12/01

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۱۳
خادم الحسین

جان است حسین و همه جانانه ی اوییم

شمع است حسین و همه پروانه اوییم

گر شاه ز ما جان طلبد جان به کف آریم

ما گریه کن دختر دردانه ی اوییم

ما قبر و قیامت به خود یار سپردیم

تا هست جهان عاشق و مستانه ی اوییم

جز گریه و ماتم به جهان کار نداریم

ما نوکر بزم غم شاهانه ی اوییم

گر هست حسین بن علی شافع محشر

ما را چه غم است؟عبدِ درِ خانه ی اوییم

.............................

خادم الحسین

1393/11/04




لبیک یا رسول الله (صلی الله علیه و آله)

لبیک یا علی النّقی (علیه السلام)

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۴۳
خادم الحسین

محرم فصل پاییز جهان است


محرم شد غمِ دل ها عیان است
محرم شد دگر شادی نهان است
محرم شد دلم تا صحن دلدار
میانِ روضه اش هر شب روان است
محرم شد دلم همراهِ زینب
میانِ خیمه و مقتل دوان است
محرم شد و در گیرِ بلایا
دلِ غمگینِ زینب در خزان است
محرم شد و در فرط عطش ها
تمام کربلا آشفته جان است
اذان اکبرِ مولا که غوغاست
زمان قطع این بانگ اذان است
بدانیم و همه دنیا بدانند
محرم فصل پاییزِ جهان است
............................
خادم الحسین
04/08/1393
اول محرم الحرام 1436




۲۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۳ ، ۲۰:۴۸
خادم الحسین

دوباره قلب زارِ من ،اسیر بی قراریه 

یاد قدیما افتاده،خسته از این حوالیه

سرم به یاد رفتنِ،شهیدامون هوائییه

نگین قلب عاشقا،محسن حاج رضایییه

هر شب جمعه که میشه،به قبرشون سر میزنم

کاشکی بشه منم یه روز،مثله اونا پر بزنم

دلم میخواد پر بزنم،من از تمومِ غصه ها

برم به سمتِ جبهه و،برم به سمت کربلا

میخوام برم به فکه و،هویزه و دهلاویه

پادگانِ دو کوهه و،شلمچه و طلائییه

دنیایِ پر گناهه و،همش پر از بی حالیه

حالِ دلم خیلی بده،روزایِ بی قراریه

محسن حاج رضایی کاش،شفاعتم رو بکنه

کاشکی به خاطرش خدا،راهیه کربلام کنه

..............................

خادم الحسین

1392/07/20

15:56

چـــــــــادر خاکی

عکس از وبلاگ:چادر خاکی


۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۳ ، ۱۵:۵۹
خادم الحسین

میزنه قلبم/داره میاد دوباره باز بوی محرم

داره میاد دوباره باز بوی محرم

داره میاد دوباره باز بوی محرم

 

 


 
دریافت
حجم: 2.04 مگابایت

 

 یا حسین

 

.........................

دل هوای روضه ارباب را دارد به سر

در هوای روضه ی ارباب گشته در به در

باز دارد بوی ماه ماتم و غم میرسد

در هوای کربلا این دل گرفته بال و پر

من خودم دانم و دانی که ندارم ارزشی

جان زهرا مادرت قلب حزینم را بخر

سالها از ماجرای کربلا بگذشته است

این مصیبت ها ولی هر روز گشته تازه تر

.............................

یه ذره از دلم

خادم الحسین

 

 

 

 

 

..........................................................................

ختم صلوات جهت تسکین قلب نازنین

امام زمان(عج)

در برابر مصیبت های ماه محرم

 

هرکه دار هوس کرببلا بسم الله

.........................................

به هر تعداد که مایلید صلوات بفرستید و در نظرهای همین پست اطلاع دهید.

یک جمله نیز برای تسکین قلب امام زمان بنویسید...

دیگران را هم در این حرکت خدا پسندانه دعوت و شریک کنید...

اجرکم عندالله

..........................

تعداد صلوات ها تا این لحظه:

5100

۳۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۵۶
خادم الحسین

به نام خدا

فرا رسیدن ماهِ پر خیر و برکت شعبان بر تمامی مسلمانان تبریک و تهنیت باد.

......................................

با رسیدن ماهِ شعبان لطفِ خدا بر اهل زمین جاری می شود و خداوند بخشنده دربِ رحمتش را بیشتر از قبل بر اهل زمین می گشاید.

آغازِ این ماه با ولادت مولا و سرورمان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) همراه است،آقایی که تا ابد مدیون وجود مبارکش خواهیم بود،آقایی که اگر جانمان را فدایش کنیم باز نمیتوانیم حتی گوشه ای از لطفش را جبران نماییم.


جان است حسین و همه جانانه ی اوییم

شمع است حسین و همه پروانه اوییم

گر هست حسین بن علی شافع فطرس

ما را چه غم است؟عبدِ درِ خانه ی اوییم

.......................................................................

و بلافاصله بعد از آن ولادت حضرت باب الحوائج حضرت ابوالفضل العباس در پیش است،آقایی که در ادب و غیرت و معرفت و مردانگی همتایی ندارد.


ماه از رعناییِ عباسِ  ما در حیرت  است

یوسف کنعان زِ زیباییِ او در حسرت است

در  ادب  همتا  ندارد  حضرت  عباسِ ما

مردی و مردانگی دارد،خدایِ غیرت است

.........................................................................

و در حالی که هنوز از این دو نعمت عظیم مسرور و شادمانیم،حضرت زین العابدین که مایه ی فخر زمین و آسمان است منت بر اهلِ زمین میگذارد و قدم به دنیا مینهد.


حضرتِ سجّادِ ساجد آمد از عرشِ برین

سیّد و مولایِ خوبان پا نهاده بر زمین

بهترین عبدِ خدا هست او و از بهرِ همین

لایق است آری،که نامش گشت زین العابدین

.........................................................................

خداوندا سپاسگزاریم از این رحمت گسترده ات.

خداوندا یاریمان کن تا در راهِ بندگی ات همچون امام حسین ثبات و ایثار و همچون باب الحوائج معرفت و ادب و همچون زین العابدین معرفت بندگی داشته باشیم...

آمین  آمین

..............................

خادم الحسین

1393/03/11



یه جمله قشنگ درباره این اعیاد میگید؟؟؟

۴۶ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۰۸
خادم الحسین
قسم به جانِ تو دیگر خزانِ من حتمی است
                                                        وقوع  فاجعه    در   بوستان    من   حتمی است
به  باد  رفتن  و  پَرپَر شدن در این شبها
                                                          برای لحظه هایِ  عمرِ بی  توانِ من حتمی است
تمام  هستی  من  خانه  زادِ  چشمانت
                                                          بی تو سفر کردنِ جسم و جانِ  من حتمی است
آن   زمان   که  تو باشی بین دیوار و در
                                                             دستِ اجل رسیدن به گریبانِ من حتمی است
  پشت آن دری که تویی گر شعله ور شود
                                                         رسیدنِ دستِ شعله به  دامانِ من حتمی است
وقتی    که  تو در کوچه  تنهایی و اعدا 
                                                          به  عرش  رفتنِ  بانگ  و فغانِ  من حتمی است
کبودی  و  وَرَم هایت گر  بپوشانی  از من
                                                        آشکار شدنش آخر برایِ چشمانِ من حتمی است
زمانِ   غسل   و   دفنِ   شبانه ات   بانو
                                                               گریه  و   اشکِ  بی   امانِ  من حتمی است
من دانم  که به زودی می روی  و  بدان
                                                          بعدِ تو بی کس شدن  درجهانِ  من حتمی است
بار   سفر  بستی  و  می روی   از  دنیا
                                                      بعدِ تو عشق و صفا رفتن از روانِ من حتمی است
با چنین ظلمی که گشت در حقَّت فهمیدم
                                                        در کربلا سر بریدن  حسین  جانِ  من حتمی است
گر سال ها بگذرد از این روزگار زهرا جان
                                                       گرفتن   انتقام  تو   با  شیعیانِ   من  حتمی است
..............................................................
شعر از:خادم الحسین
1392/01/06

۱۸۹ نظر موافقین ۶۵ مخالفین ۶ ۰۶ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۳۷
خادم الحسین

عید  است   ولی  همه  به  دل   غم  داریم

زیرا که عزیز  دلمان ، اماممان   کم    داریم

بی نور رُخَش جهانِمان گرفته و دلگیر است

تا روزی که آید همه  به  لبانمان  دم  داریم

گرچه که  به  ظاهر  نَبُوَد  میانمان   او   امّا

از برکت او و لطف او  به  درد مرهم   داریم

کی  می  شود  آن  جمعه که  با  ظهور  او

گوییم تمام  شیعیان که  عید  با  هم  داریم

...................................................

درد دل:

این عید برایم چه غم انگیز  شده

درد و غم مادر چه غم انگیز شده

با  ارزش تر ز مادرم چیزی نیست

با رفتن او جهان  غم  انگیز  شده

من هم  خواهم دگر  روم   از دنیا

این فضای دنیا چه غم انگیز شده

......................................

اشعار از:

خادم الحسین

1393/01/03

........................................

یه جمله از دلتون بگید...

(حرف دل-فقط از دل)

۹۵ نظر موافقین ۳۵ مخالفین ۵ ۰۳ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۵۳
خادم الحسین

رسیده بعد یک  سال  عید  نوروز  و  دگر  آن  را  نمیخواهم

غم مادر در این عید است پس دیگر منم عیدی    نمیخواهم

لباس   عید  من  امسال  باشد   پیرهن   مشکی   زهرا  و

جز  این پیراهن  مشکی دگر  هرگز لباسی  من  نمیخواهم

رسیده   عید  و  هنگام  سرور   و  جشن   و   شادی   شد

من   آن  عیدی که در آن مادرم از  دست  دادم را نمیخواهم

من آن شادی که در هجران و سوگ حضرت زهرا به پا باشد

که   قلب  نازنین  حضرت   مهدی    شکاند   را   نمیخواهم

من آن عیدی که همراه است با آن داستان  کوچه  های غم

و   اشک   چشم فرزندان زهرا هست  در  آن  را  نمیخواهم

من   این   عیدی   که  با بالاترین درد  جهان همراه  باشد یا

که  با  درد  دل  مولای  ما  مهدی   توام   باشد  نمیخواهم

یکی از هفت سین سفره ها امسال سیلی خوردن زهراست

من اصلا سنت این سفره و این هفت سین را هم نمیخواهم

......................................................

شعر از:خادم الحسین

1392/12/11


۷۶ نظر موافقین ۲۷ مخالفین ۳ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۳۳
خادم الحسین