اشعار علی صباغی

(محزون)

اشعار علی صباغی

یا اباعبدالله...

سرد و بی جان شده ام باز تمنا دارم
که به این فصلِ خزانِ دلِ من جان بدهی

علی صباغی
محزون

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر حضرت سکینه» ثبت شده است

بی قرارم  بی قرارم  بی قرار

ای خدا رحمی نما بر قلب زار

من  که از  بار گُنَه  درمانده ام

بر سرم دریایی از بخشش ببار

من که  در دامِ  بلا  افتاده ام

بار الها  قلبِ   من  تنها   نذار

 خسته ام از این حوالی ای خدا

من  دگر  باید  رَوُم  از  این دیار

از  غمِ  دور  و  زمانه خسته ام

ای زمانه  قلبِ  من راحت گذار

ای کسی که قلبِ من آزرده ای

من خدا دارم تو از خود شرم دار

من دگر باتو در این عالم ندارم هیچکار

در سرایِ آخرت  از بهرِِ عفو عذری بیار

.......................................

خادم الحسین

1392/11/28

۱۵ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۲۹
خادم الحسین

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و ءال محمد

و ءاخر تابع له علی ذلک

اللهم العنهم جمیعا

........................

حرم حضرت سکینه 3 روز قبل:

 

 

حرم حضرت سکینه 2روز قبل:

 

 


 

شروع شد این غم و  ظلم  و  ستم ها  از مدینه

که  حالا  آمده تا  بارگاه  و  مرقد بی بی سکینه

بیا مولای ما صاحب  زمان تا  انتقامش  را  بگیری

از این تخریب بی رحمانه  قلب حضرت زهرا حزینه

بیا   جانِ  جهان  تا  انتقام  سیلی  زهرا   بگیری

بیا  تا زهرِ  کین در  بارگاه  حضرت  زینب   نَشینه

...........................................

شعر از:خادم الحسین

۹ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۱۱
خادم الحسین