بی قرارم بی قرارم بی قرار
ای خدا رحمی نما بر قلب زار
من که از بار گُنَه درمانده ام
بر سرم دریایی از بخشش ببار
من که در دامِ بلا افتاده ام
بار الها قلبِ من تنها نذار
خسته ام از این حوالی ای خدا
من دگر باید رَوُم از این دیار
از غمِ دور و زمانه خسته ام
ای زمانه قلبِ من راحت گذار
ای کسی که قلبِ من آزرده ای
من خدا دارم تو از خود شرم دار
من دگر باتو در این عالم ندارم هیچکار
در سرایِ آخرت از بهرِِ عفو عذری بیار
.......................................
خادم الحسین
1392/11/28