دوباره فاطمیه آمد و عیدم عزا شد
دوباره با غمِ مادر دلم غرق نوا شد
به پیش چشم فرزندش حسن در بین کوچه
همان چیزی که می ترسید از آن از قضا شد
غم و درد دلِ فرزندِ او در کوچه آغاز
غم و اندوهِ دشمن با وفاتِ او دوا شد
به دستِ ظالمِ آن دومی در بین کوچه
وصیت هایِ پیغمبر در آن کوچه روا شد
به حدی ظلم و کینه شد به حق مادرم که
دعایِ عجل اللهُ وفاتی در نگاه او شفا شد
به پیش چشم حیدر غیرت الله دو عالم
عزیز و جان و تنها یار او دیگر فنا شد
زمانی که دو دستان علی را بستن و بردند او را
چه وحشتناک بر عهدِ غدیر خم وفا شد
....................................................
شعر از:خادم الحسین
.............................
مادر دو بخش دارد:ما+در
وما هر چه میکشیم از آن بخش دوم است...