اشعار علی صباغی

(محزون)

اشعار علی صباغی

یا اباعبدالله...

سرد و بی جان شده ام باز تمنا دارم
که به این فصلِ خزانِ دلِ من جان بدهی

علی صباغی
محزون

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عید نوروز» ثبت شده است

رسیده بعد یک  سال  عید  نوروز  و  دگر  آن  را  نمیخواهم

غم مادر در این عید است پس دیگر منم عیدی    نمیخواهم

لباس   عید  من  امسال  باشد   پیرهن   مشکی   زهرا  و

جز  این پیراهن  مشکی دگر  هرگز لباسی  من  نمیخواهم

رسیده   عید  و  هنگام  سرور   و  جشن   و   شادی   شد

من   آن  عیدی که در آن مادرم از  دست  دادم را نمیخواهم

من آن شادی که در هجران و سوگ حضرت زهرا به پا باشد

که   قلب  نازنین  حضرت   مهدی    شکاند   را   نمیخواهم

من آن عیدی که همراه است با آن داستان  کوچه  های غم

و   اشک   چشم فرزندان زهرا هست  در  آن  را  نمیخواهم

من   این   عیدی   که  با بالاترین درد  جهان همراه  باشد یا

که  با  درد  دل  مولای  ما  مهدی   توام   باشد  نمیخواهم

یکی از هفت سین سفره ها امسال سیلی خوردن زهراست

من اصلا سنت این سفره و این هفت سین را هم نمیخواهم

......................................................

شعر از:خادم الحسین

1392/12/11


۷۶ نظر موافقین ۲۷ مخالفین ۳ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۳۳
خادم الحسین