اشعار علی صباغی

(محزون)

اشعار علی صباغی

یا اباعبدالله...

سرد و بی جان شده ام باز تمنا دارم
که به این فصلِ خزانِ دلِ من جان بدهی

علی صباغی
محزون

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زیارت اربعین» ثبت شده است

#غزل

#اربعین_ماندن_در_کشور_ایران_ضرر_است



کاش مرگم برسد زینبتان در به در است

غمِ من خونِ دلِ حجت ثانی عشر است


زینبت،خون جگر و قدِّ کمان است ببین

دخترت دردِ دلش جایِ عمو با قمر است


از مصیبت و غم و درد و بلاهای شما

چند قرنیست که چشمانِ همه خلق،تر است


جانِ نا قابلِ من پیشکشِ دخترکی

که همه دل خوشی اش در همه حالت پدر است


آه از این غم و از این شرر و دردِ فراغ

روی گونه چقد از دستِ حرامی اثر است


کاش میشد بروم کرببلا قتلگهت

چون در آنجا غم سنگینِ شما تازه تر است


دوری از صحن حسین بن علی سنگین است

حاجتم کرببلا هر شب و روز و سحر است


دیده ای بچه ی کوچک که پدر گم کرده؟

دلِ پُر درد من اینگونه به فکرِ سفر است


کاش ارباب مرا هم طلبد تا بروم

اربعین ماندنِ در کشورِ ایران ضرر است


ستِ صحنت به خداوند قسم آقا جان

چند ماهیست که از دیده ی محزون نظر است


######################

""کانال انتشار اشعار علی صباغی""


اشعار آئینی:

@mahzoon03

######################

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۶ ، ۱۵:۴۶
خادم الحسین

سلام علیکم



#غزل

#قسمتم_کن_حرم



تا کی زِ رهِ دور سلامت برسانم

امسال حرم قستِ من کن نگرانم


یک سال شدم منتظرِ روزِ وصال و

از دوریِتان گشته عیان فصل خزانم


رفتند رفیقان همگی سمت حریمت

زشت است که امسال هم آقا نتوانم


من رو سیَه ام چشم به الطافِ تو دارم

رحمی به دلم کن همه آرامشِ جانم


چشمم همه دم جز حرمت هیچ نبیند

غیر از تو و اسم تو نگفتست زبانم


از بس که توسل به تو ای عشق نمودم

با ذکرِ تو مأنوس شده لفظ و بیانم


من را به گداییِ حرم مفتخرم کن

هر جور شده از دَرَت آقا نرهانم


امسال نیایم به خدا تاب ندارم

گردیده عیان غصه ی پیدا و نهانم


من کفترِ جلدِت همه دم  بوده و هستم

سخت است که دور از حرمت زنده بمانم


محزون شده ام از غمِ هجران تو آقا

تا کِی زِ رهِ دور سلامت برسانم


#علی_صباغی

١٣٩٥/٠٨/٠٢

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۲۱:۳۵
خادم الحسین