اشعار علی صباغی

(محزون)

اشعار علی صباغی

یا اباعبدالله...

سرد و بی جان شده ام باز تمنا دارم
که به این فصلِ خزانِ دلِ من جان بدهی

علی صباغی
محزون

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته» ثبت شده است

عید  است   ولی  همه  به  دل   غم  داریم

زیرا که عزیز  دلمان ، اماممان   کم    داریم

بی نور رُخَش جهانِمان گرفته و دلگیر است

تا روزی که آید همه  به  لبانمان  دم  داریم

گرچه که  به  ظاهر  نَبُوَد  میانمان   او   امّا

از برکت او و لطف او  به  درد مرهم   داریم

کی  می  شود  آن  جمعه که  با  ظهور  او

گوییم تمام  شیعیان که  عید  با  هم  داریم

...................................................

درد دل:

این عید برایم چه غم انگیز  شده

درد و غم مادر چه غم انگیز شده

با  ارزش تر ز مادرم چیزی نیست

با رفتن او جهان  غم  انگیز  شده

من هم  خواهم دگر  روم   از دنیا

این فضای دنیا چه غم انگیز شده

......................................

اشعار از:

خادم الحسین

1393/01/03

........................................

یه جمله از دلتون بگید...

(حرف دل-فقط از دل)

۹۵ نظر موافقین ۳۵ مخالفین ۵ ۰۳ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۵۳
خادم الحسین

بی قرارم  بی قرارم  بی قرار

ای خدا رحمی نما بر قلب زار

من  که از  بار گُنَه  درمانده ام

بر سرم دریایی از بخشش ببار

من که  در دامِ  بلا  افتاده ام

بار الها  قلبِ   من  تنها   نذار

 خسته ام از این حوالی ای خدا

من  دگر  باید  رَوُم  از  این دیار

از  غمِ  دور  و  زمانه خسته ام

ای زمانه  قلبِ  من راحت گذار

ای کسی که قلبِ من آزرده ای

من خدا دارم تو از خود شرم دار

من دگر باتو در این عالم ندارم هیچکار

در سرایِ آخرت  از بهرِِ عفو عذری بیار

.......................................

خادم الحسین

1392/11/28

۱۵ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۲۹
خادم الحسین